ناگفته های امام جمعه طالقان از روستایی که زمان در آن متوقف شده / مردمی که هیچ مدرک شناسایی ندارند!
حجت الاسلام والمسلمین سیدفضل الله حسینی، امام جمعه طالقان، برای اولین بار ناگفته های بسیاری درباره روستای معروف به «ایستا» و عقاید، آداب و رسوم و اقتصاد آنها را در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» به زبان آورد.
امام جمعه طالقان می گوید: ارتباط بنده با اهالی این روستا خوب است و چند بار هم با آنان دیدار داشته ام و گاهی نیز در معیت برخی از بزرگان که شاید راضی نباشند نامشان برده شود، این دیدار و گفتگو و بازدید انجام شد.
?هرکس نامی برای روستا انتخاب کرده است!
اهالی این روستا برای خود نامی انتخاب نکردند، دیگران هر کس به زعم خود برای آنان نامی برگزیدند. برخی به گمان اینکه این افراد منتظران واقعی امام زمان(عج) در عصر غیبت هستند، نامشان را «منتظران» گذاشتند و برخی نیز به آنان «پشمینه پوشان» می گویند، به خاطر کناره گیری آنها از ابزار و امکانات روز. برخی نیز به خاطر ترک زبان بودن اهالی روستا، آنجا را «ترک آباد» می گویند. برخی نیز نام «ایستا» را برای روستا انتخاب کردند به جهت آن که این افراد در عصر غیبت اعتقاد به “توقف” دارند. به خصوص توقف در سبک زندگی قرن چهاردهم میلادی و عدم استفاده از تکنولوژی.
طبق آخرین اطلاعاتی که بنده دارم تعداد اهالی روستا ۳۸ نفر است که ۱۸ نفر مرد و ۲۰ نفر زن می باشند.
? تقلید از عالمی که ۱۰۰ سال قبل فوت کرده است!
اهالی روستا از پیروان مرحوم آیت الله میرزا صادق آقا تبریزی هستند و پس از گذشت حدود ۱۰۰ سال همچنان از او تقلید می کنند. مرحوم میرزا صادق تبریزی از علمای مبارز و مخالف مشروطه و اهل تبریز بود که در دوران رضاشاه به خاطر مخالفت علنی با شاه از تبریز تبعید شد و پس از گذراندن مدت محکومیت، در قم اقامت کرد و در سال ۱۳۱۱ در همانجا از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
?آغاز هجرت
پس از فوت آیت الله میرزا صادق آقا، یکی از شاگردان ایشان به نام سید حسین نجفی طباطبایی زعامت حدود ۲۰۰ خانوار را برعهده میگیرد، اما پس از فوت ایشان در سال ۱۳۵۷ که یکی از پسران ایشان به نام سیدجواد قصد جانشینی او را داشت، بسیاری از پیروان سید حسین نجفی زعامت او را نمی پذیرند و در نهایت ۱۶ خانوار با رهبری فردی به نام حسنیقلی ضیائی که خواهرزاده سید حسین نجفی طباطبایی است از تبریز هجرت میکنند. این افراد ابتدا در سال ۱۳۶۶ به شهر تنکابن می روند که با مخالفت اهالی و مسئولین مواجه میشوند و در نهایت ۱۱ خانوار از ۱۶ خانوار که بالغ بر ۵۰ نفر میشوند، به طالقان مهاجرت میکنند و ۵ خانوار دیگر به تبریز بر می گردند. از این ۱۱ خانوار نیز چهار خانوار رهبری آقای ضیایی را نمیپذیرند و به منطقه سلفچگان در استان قم مهاجرت میکنند و در سلفچگان با سادهزیستی روزگار می گذرانند.
?اقای ضیایی رهبر روستاست
اما پیروان آقای ضیائی در طالقان معروفیت کشوری و بلکه جهانی پیدا می کنند، آن هم بیشتر به خاطر نبوغ و تدابیر خود آقای ضیایی. این افراد در حال حاضر در حدود ۱۴ هکتار در کنار رودخانه شاهرود که در دو کیلومتری شمال شرقی شهر طالقان (شهرک) قرار دارد، سکونت دارند. آقای ضیایی اگرچه روحانی نیست و اطلاعات دینی زیادی ندارد، اما با مدیریت منظم و نفوذ در افراد و ابتکارات جالبی که به آن اشاره خواهم کرد هم نقش زعیم دینی و هم حاکم را در بین اهالی روستا پیدا میکند. با این که به نظر میرسد خود آقای ضیایی و دیگر افراد با هدایت یک روحانی به نام حسن طاهرزاده برهان متولد۱۳۰۷ به این هجرت ها دست زدند، اما به تدریج آقای ضیایی همه کارها حتی فتاوای شرعی را بر عهده گرفت و نقش آقای برهان به حاشیه رفت، به خصوص اینکه چند سالی است که پس از کرولال شدن آقای برهان دیگر نقشی در این روستا ندارد.
آقای ضیایی تاثیر کاریزمایی بسیار قوی در اهالی روستا دارد، به طوری که اهالی در کوچک ترین تصمیمات و جزئی ترین کارها از جمله مسائل شخصی، اعتقادی و اجتماعی گوش به فرمان او هستند و خانم ها نیز با واسطه همسر ایشان مسائل را از او می پرسند.