هنگامی که مقام معظم رهبری در سال ۹۴ سقف ۲۵ ساله را برای حیات اسرائیل تعیین کرد، این موضوع در بسیاری از محافل سیاسی به یک شعار سیاسی تو خالی تعبیر شد. زیرا نابودی کشور تا بن دندان مسلح و مورد حمایت همه جانبه آمریکا و اروپا و حتی برخی از کشورهای در حال توسعه ، دور از ذهن بود. اما اینک بسیاری از مؤلفه های قدرت اسرائیل و معادلات سیاسی منطقه (بشرح زیر) تغییر یافته و به نظر می رسد حتی ممکن است زودتر از ظرف زمانی تعیین شده دولت صهیونیستی اسرائیل از صفحه خاورمیانه حذف شود.
نخست آنکه با پیوند بین کشورهای اطراف اسرائیل، این کشور در محاصره قرار گرفته و حلقه محاصره بتدریج تنگ تر نیز می شود و با همراه شدن عربستان، اردن، قطر، امارات ، بحرین (و در آینده مصر و …) با محور مقاومت، موقعیت اسرائیل بسیار شکننده ترخواهد بود.
دوم آنکه سپر آهنین فضای اسرائیل در جغرافیای آن کشور سوراخ شده و در صورت وقوع جنگ، مقاومت زیادی نخواهد داشت. این ادعا در درگیری های محدود با حزب اله و فلسطینی ها و نیروهای ایرانی در سوریه بارها آزموده شده است.
سوم، ناآرامی های هفته های اخیر اسرائیل نشان داد که گروههای سیاسی این کشور انسجام خود را از دست داده اند و فرمانبری نیروهای نظامی آن کشور به حداقل خود رسیده و مهاجران ساکن در این کشور درصدد بازگشت به کشورهای اروپایی هستند زیرا آنها با وعده رفاه و شغل و درآمد و امنیت به اسرائیل مهاجرت کرده بودند که اینک متوجه شده اند امنیت آنها روز به روز کاهش می یابد. در نتیجه با تداوم ناامنی ها برای نجات جان خود در اسرائیل نخواهند ماند.
چهارم، با تغییر معادلات سیاسی بین المللی ،دولت های غربی نه می توانند و نه می خواهند به حمایت های نامحدود خود از اسرائیل ادامه دهند. آنها حتی توانایی تأمین هزینه های بحران اوکراین را ندارند و بویژه توانایی مدیریت همزمان چند بحران را نخواهند داشت. اتحاد استراتژیک چین- روسیه- ایران، همین طور هند و برزیل و عربستان و … (در شرایط جدید) و اخبار مربوط به حذف دلار از مبادلات اقتصادی کشورهای مذکور که جمعیت هفتاد درصد جهان را تشکیل می دهد، ضمن آنکه شرایط را برای کشورهای غربی سخت می کند، امکان حمایت آنها از اسرائیل را نیز سلب خواهد کرد.
پنجم، حساسیت منفی نسبت به اسرائیل در محافل مردمی رو به افزایش است، بطوری که در ورزشگاههای اروپایی، پرچم فلسطین برافراشته می شود و شعارهای ضد اسرائیلی داده می شود و بسیاری از تیم های ورزشی حاضر نیستند در رقابت های ورزشی با اسرائیل شرکت کنند. گسترش و تعمیم نفرت عمومی نسبت به اسرائیل، کار آنها را خواهد ساخت و عرضه را بر آنها تنگ خواهد کرد.
ششم، با تغییر معادلات جهانی و بازیگری ایران در این معاملات ، مشکلات بنیادی سیاسی- اقتصادی ایران کاهش می یابد و مسئله برجام نیز لاجرم به نتیجه خواهد رسید و با رفع و رجوع مشکلات اقتصادی ایران، دست ایران برای تقویت جبهه مقاومت بازتر خواهد شد و در آن صورت دولت صهیونیستی در قفسی به نام اسرائیل گیر خواهد کرد.
هفتم، پیشرفت های مستمر علمی- فنی و بویژه تکنولوژی نظامی ایران، این نوید را می دهد که ایران به قدرت بلامنازع منطقه و از بازیگران اصلی سیاست بین الملل تبدیل شود و در آن صورت امنیت ایران و جغرافیای سیاسی کشور ما به حداکثر خود خواهد رسید و در چنین شرایطی تحقق شعار حسینی کونوا للظالمین خصما و للمؤمنین عونا بدون منت امکان پذیر خواهد بود. بنابراین
با توجه به ملاحظات فوق الذکر ،شاید اسرائیل نتواند ۱۵ سال از ۲۵ سال سقف زمانی تعیین شده توسط مقام معظم رهبری را طی کند.
کار اسرائیل تمام است!
با تغییر معادلات سیاسی بین المللی ،دولت های غربی نه می توانند و نه می خواهند به حمایت های نامحدود خود از اسرائیل ادامه دهند. آنها حتی توانایی تأمین هزینه های بحران اوکراین را ندارند و بویژه توانایی مدیریت همزمان چند بحران را نخواهند داشت. اتحاد استراتژیک چین- روسیه- ایران، همین طور هند و برزیل و عربستان و ... (در شرایط جدید) و اخبار مربوط به حذف دلار از مبادلات اقتصادی کشورهای مذکور که جمعیت هفتاد درصد جهان را تشکیل می دهد، ضمن آنکه شرایط را برای کشورهای غربی سخت می کند، امکان حمایت آنها از اسرائیل را نیز سلب خواهد کرد.
لینک کوتاه : https://masaelerooz.ir/?p=1523
- نویسنده : سیدولی اله موسوی عضو هیات علمی دانشگاه گیلان
- ارسال توسط : جواد اکبر نیا
- منبع : پایگاه خبری مسائل روز
- 94 بازدید
- بدون دیدگاه