تاریخ : شنبه, ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴ 4 ذو الحجة 1446 Saturday, 31 May , 2025
0

غلط زیادی دشمن ! (در آستانه دور پنجم مذاکرات هسته ای)

  • کد خبر : 1611
  • 03 خرداد 1404 - 20:48
غلط زیادی دشمن ! (در آستانه دور پنجم مذاکرات هسته ای)
رئیس جمهور جدید آمریکا و وزیر خارجه اش، از هنگامی که بر سر کار آمدند تلاش های زیادی کردند تا ایران را مجدداً برای مذاکرات هسته ای مجاب نمایند و هر گاه از جلب رضایت ایران نا امید می شدند، از ارعاب و تهدید و جنگ مستقیم و یا نیابتی( اسرائیل)  با ایران صحبت می کردند و به این ترتیب دولت چهاردهم را متمایل به انجام مذاکره کردند.

رئیس جمهور جدید آمریکا و وزیر خارجه اش، از هنگامی که بر سر کار آمدند تلاش های زیادی کردند تا ایران را مجدداً برای مذاکرات هسته ای مجاب نمایند و هر گاه از جلب رضایت ایران نا امید می شدند، از ارعاب و تهدید و جنگ مستقیم و یا نیابتی( اسرائیل)  با ایران صحبت می کردند و به این ترتیب دولت چهاردهم را متمایل به انجام مذاکره کردند. اما مقام معظم رهبری ، انجام هرگونه مذاکره با آمریکا را منع کرده زیرا با توجه به تجربه منفی بیش از دو دهه مذاکره   (مستقیم و غیر مستقیم) با آمریکا، انجام مذاکره با این کشور را غیر عاقلانه، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه اعلام کرد اما سیاستمداران دانشگاه دیده ، حرف او را نفهمیدند و تلاش کردند تا ایشان را به مذاکره ( دست کم غیر مستقیم) با آمریکا راضی( و شاید مجبور) کنند.
در دولت دکتر روحانی نیز همین اتفاق افتاد و مقام معظم رهبری (به رغم عدم رضایت از مذاکره با دولت عهدشکن آمریکا) با شرایط خاصی مذاکره را قبول کرد اما مذاکره کننده ارشد ایران با عبور از ضوابط تعیین شده مجلس و رهبری، توافقنامه ای را امضاء کرد که توسط دونالد ترامپ بی اعتبار گردید.
لازم به یادآوری است که مذاکرات اخیر با آمریکا، به صورت مستقیم و غیر مستقیم توسط همان تیم قبلی اداره می شود و تاکنون چهار دور از این مذاکرات انجام شده است و اخبار رسانه ای حاکی از آن است که امکان توافق بین ایران و آمریکا وجود ندارد ، مگر آنکه این بار دولت آمریکا بپذیرد تا جام زهر را بنوشد. زیرا هدف ایران از شرکت در این مذاکرات، لغو تحریم های هسته ای و غیر هسته ای از سوی آمریکا و امکان استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای برای ایران است. اما هدف آمریکا از انجام این مذاکرات، تعطیل کردن سایت های هسته ای و بویژه موضوع غنی سازی اورانیوم است.
اینک سؤال این است که پایان منازعات لفظی و مذاکرات هسته ای بین ایران و آمریکا چه خواهد بود. آیا این مذاکرات بالاخره به نتیجه می رسد یا نه و در صورت عدم توافق بین ایران و آمریکا، آیا بین دو کشور جنگ خواهد شد یا نه؟
در آستانه آغاز دور پنجم مذاکرات هسته ای بین ایران و آمریکا، وزیر خارجه و مذاکره کننده ارشد آمریکا صراحتاً گفته اند که به ایران، حتی اجازه غنی سازی یک درصدی اورانیوم را هم نخواهند داد. این در حالی است که در مذاکرات سالهای گذشته، غنی سازی اورانیوم با درصدهای بسیار بالاتر هم پذیرفته شده بود و جالب این است که بر اساس قواعد معاهده NPT ، غنی سازی اعضاء تا سقف ۹۰ درصد هم مجاز است و تعداد زیادی از کشورها مانند آرژانتین، برزیل و آلمان و … از این مجوز استفاده می کنند. اما هنگامی که از سوی مقامات ایرانی، گفته می شود بخاطر ناترازی انرژی برق به شدت به انرژی هسته ای نیاز داریم و برای سایر مصارف (پزشکی- صنعتی و کشاورزی) انرژی هسته ای از کالاهای ضروری ماست، پاسخ آنها این است که شما نفت دارید و برای سایر مصارف انرژی هسته ای نیز می توانید از کشورهای صاحب انرژی هسته ای ، اورانیوم مورد نیاز را خریداری کنید.
لازم به ذکر است که موضوع خرید اورانیوم کمتر غنی شده در سالها و دهه های گذشته، بارها آزمایش شده و متأسفانه موفق نبوده است و جالب تر اینکه نوعی قاعده استعماری وجود دارد که خرید اورانیوم کمتر غنی شده برای مصارف پزشکی از کشورهای ثالث، مشروط به تأیید و مجوز دولت آمریکا است. بنابراین هیچ تضمینی در مورد تأمین سوخت هسته ای از کشورهای خارجی وجود ندارد و پافشاری دولت ایران برای حفظ غنی سازی اورانیوم در داخل کشور به همین دلیل است. در آستانه دور پنجم مذاکره ایران و آمریکا، هفته گذشته رهبر شجاع و فرزانه انقلاب در یک جلسه عمومی مردمی صراحتاً گفت: “اینکه بگویند، به ایران اجازه غنی سازی نمی دهیم، یک غلط زیادی است و ایران برای غنی سازی اورانیوم از هیچ کس اجازه نخواهد گرفت ” و  به این ترتیب مجدداً تکلیف دو طرف مذاکره را روشن کرد. یعنی اگر آمریکا می خواهد مذاکره کند، نباید یاوه گوئی کند و چنانچه موضوعات تکراری را مطرح کند، ادامه مذاکره بی فایده خواهد بود.
اینک سؤال این است که چرا دولت آمریکا( با این همه اشتیاق) از ایران درخواست مذاکره کرد و حتی مذاکره غیر حضوری را پذیرفت . واقعیت این است که دولت آمریکا از لحاظ بدهی های متراکم و سرسام آور خود (که چیزی حدود ۳۵/۰۰۰ میلیارد دلار است) به سرمایه گذاری های خارجی و ایجاد امنیت در سرمایه گذاری ها به شدت نیاز دارد. به همین دلیل طی مذاکره تحمیلی با ایران، تلاش کرد تا به دولت های عربی منطقه خلیج فارس بگوید که در حال کنترل و خلع سلاح ایران هستیم و از تهدیدات منطقه ای (با منشا ایران) از شما حفاظت می کنیم و برای خوشامد این کشورها، از خلیج فارس با نام جعلی خلیج عربی هم نام بردند و
و به این ترتیب تا سرحد امکان از کشورهای منطقه( عربستان، امارات متحده،قطر) دوشیدند و بردند و به ریش آنها هم خندیدند. بطوری که دونالد ترامپ در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: بسیار بیش از آنچه در جنگ اوکراین هزینه شده بود، در این سه کشور کاسبی کردم . حال چنانچه عدد و رقم هایی که از این کاسبی گفته می شود (درست باشد)خزانه های این سه کشور کاملاً خالی شده و با کوچکترین مسئله امنیتی ، حتی غذا برای خوردن نخواهند داشت. در نتیجه کمک های اهدایی به آمریکا (تحت عنوان سرمایه گذاری) مشروط به حفظ امنیت منطقه خلیج فارس و اجتناب از جنگ و درگیری با ایران است.
اگر فراموش نکرده باشیم، رهبر مقتدر و روشن ضمیر ایران سال گذشته گفت: نه مذاکره می کنیم و نه جنگ می شود. اما موضوع مذاکره را تحت فشار رسانه ها و دولت مستقر، با شرایطی پذیرفتند تا یکبار دیگر حجت را بر ملت و سیاستمداران داخلی و خارجی تمام کنند. اما جنگ با ایران (همانگونه که عقلای آمریکا نیز گفته اند، آسان نیست و برای آنها هزینه زیادی دارد و امنیت دولت های همسو با آمریکا در منطقه خلیج فارس را نیز از بین خواهد برد و می تواند شیر گاوهای منطقه را برای همیشه خشک کند. در نتیجه جنگ با ایران قوی، با منافع و مصالح آنها سازگار نیست. لاجرم آنها کار خود را تنها با ارعاب و تهدید پیش می برند.
از طرف دیگر ، در ضرورت حفظ غنی سازی اورانیوم در ایران، همین بس که برای فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر سالیانه به ۲۰۰ تن اورانیوم نیاز داریم و برای تأمین ناترازی انرژی در ایران، با ساخت هر نیروگاه دیگر(در حد نیروگاه بوشهر) به ۲۰۰ تن سوخت اورانیوم نیاز خواهیم داشت و با عنایت به برنامه هفتم توسعه(مبنی بر لزوم تاسیس نیروگاههای هسته ای متعدد جدید) غنی سازی اورانیوم در ایران، یک الزام( نه یک انتخاب) است.
از طرف دیگر، گزارش های اقتصادی نشان می دهد که بابت  تکمیل چرخه غنی سازی اورانیوم و حفظ انرژی هسته ای در ایران، هزینه های زیادی پرداخت شده و یا از درآمدهای زیادی محروم شده ایم که میزان آن به ۲۰۰۰ میلیارد دلار  می رسد. لذا بی توجهی به این سرمایه گذاری بزرگ قابل قبول نیست. همچنین در مسیر برقراری و تأمین و تکمیل چرخه سوخت هسته ای و غنی سازی اورانیوم، دانشمندان بزرگی را از دست داده ایم که هرگز نمی توانیم از خون آنها و دستاوردهای علمی آنها بگذریم.
در جلسه اخیر آمریکا و عربستان که برای انعقاد تفاهم نامه همکاری تشکیل شد، بن سلمان گفت: با مبلغ توافق شده، برای دو میلیون آمریکایی (برای رضایت خدا و اجر اخروی !) شغل ایجاد کرده ایم. این در حالی است که با خالی شدن خزانه عربستان، کسری بودجه بزرگی به این کشور تحمیل شده و بدلیل عدم تأمین بودجه لازم، ادامه ساخت شهر مصنوعی نئوم در این کشور متوقف گردیده است.
به هر حال، ملت و دولت ما در معرض آزمونی سخت و تاریخی قرار دارد اما عزت را با ذلت عوض نمی کند و با مقاومت و پافشاری برای استیفای حقوق هسته ای خود، زیاده خواهان را بر جای خود خواهد نشانید و زمینه رشد و توسعه ملی را فراهم خواهد کرد.ان شاء الله

لینک کوتاه : https://masaelerooz.ir/?p=1611
  • نویسنده : سید ولی اله موسوی (عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان)
  • ارسال توسط :
  • منبع : پایگاه خبری مسائل روز
  • 3 بازدید
  • بدون دیدگاه

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 18در انتظار بررسی : 18انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.